Time in the bottle

 به جرات می‌تونم بگم آدمی هستم که تقریبا ۸۰٪ از کارایی رو دلم تو یه لحظه خواسته رو انجام دادم هر حماقت یا بقول فایزه شجاعتی رو امتحان کردم ولی لعنتی کارایی هستن که خواستم و نشدن جنگیدم و نشدن اینان که شدن حسرت

وقتی اهنگ time in bottle رو گوش دادم نه یبار بلکه صد بار حسرت آهنگ نابودم کرد درسته خیلی از کارایی که میخواستمو کردم ولی چرا باید اتفاقای ساده ای که خیلی راحت میتونستن به جای حسرت بشن خاطره انقد راحت اتفاق نیفتادند؟مگه چند سال عمر میکنید همش هفتاد هشتاد سال اونم اگه شانس بیارید و زودتر ریق رحمت رو سرنکشین لعنتیا اگه هفصد سال میموندید چیکار میکردید؟؟؟
دروغ چرا با اینکه به عاشق نشدنم افتخار میکنم ولی این روزا وقتی اینقدر ذوق و شوق ملت عاشق پیشه رو می‌بینم و در مقابل خودم یه سیب زمینی بی احساس یکم می‌ترسم...من کی انقد بی احساس شدم؟؟؟
چقد زود دغدغه های ذهنیم آروم شدن باعث و بانی حرص دادمو فک کنم دیگه هیچ وقت نبینم مرسی خدا 
از همه ی آدمای دورش و هرچیزی که یه کوچولو مربوط به اونا بشن متنفرم و به شدت دوری می‌کنم
پ.ن:چقد کنج عزلت لذت بخشه..
پ.ن: چقد بد بود این شکست
پ.ن: آدمک خر نشوی مست صدایش بشویا...نوچ نووچ


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 31 مرداد 1396برچسب:, | 22:35 | نویسنده : پریشاد |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.